اسمتو با صدفهای کنار دریا نوشتمو بعد صدفها رو جمع کردم حالا میخوام باهاشون یه تابلو بسازم و بزنم توی اتاقت خدا کنه خوشت بیاد.
یسنای شیطونک
3ماهه شدی و زبون خوشگلتو برای شیرین کاری بیرون آوردی!قربون اون زبونت بره مامانی...عاشق این کارهاتم...
یسنا 3ماهه شد
تو سه ماهه شدی و من و بابایی 3 ماهه که خوشبختی رو با تمام وجود احساس میکنیم.
دخترم هر وقت به چشمای نازت نگاه میکنم دنیایی رو میبینم پر از عشق امید و پر از قشنگی و وقتی دستهای کوچیکتو توی دستام میگیرم انگار همه چیز دنیا توی دستهای منه.
برای قلب کوچیکت مهربونی رو از خدا تمنا میکنم وبرای وجود پر ارزشت سلامتی رو.
جشن دهگی فرشته کوچولو
یسنای قشنگم 10روزه که به دنیا اومدی و بابایی برات یه جشن تو تالار قلم گرفته تمام فامیل از اومدنت خیلی خوشحالن.از به دنیا اومدن دختری از شهر رویاها....