یسنا

یسنا جان تا این لحظه 11 سال و 12 ماه و 1 روز سن دارد

ماجرای یسنا و پستونک

دختر خوشگلم سه شب پیش که خوابیده بودی توی خواب پستونکت رو انداختی پشت  تختت و از اونجایی که تختت خیلی سنگینه و نمیشه تکونش داد نتونستم پستونکت رو بردارم.ولی یه پستونک دیگه داشتی و من پیش خودم فکر کردم که مشکلی پیش نمیاد و اونو میدم بهت .ولی مامانی این پستونک جدیدت برای دهن کوچولوت بزرگه و نمیتونستی بخوری یه مک که بهش میزنی پرتش میکنی روی زمین .خیلی نگران بودم از اینکه بهونه بگیری و نتونی شبها خوب بخوابی ،از طرفی هم تو این فکر بودم که حالا که این اتفاق افتاده کمکت کنم تا کلا" بذاریش کنار ،و الان سه روز و سه شبه که پستونک نخوردی .هر چند گاهی وقتها بهونه میگیری ولی شاید اینطوری بهتر باشه ،خلاصه مامانی الان بدجوری تو ترکی! چند روز دیگه طاقت بیاری کامل یادت میره عوضش مامانی قول میده برای دختر نازش یه جایزه خوب بگیره ...دوست دارم خوشگل مامان...

                                                               


تاریخ : 11 خرداد 1392 - 17:53 | توسط : مامان یسنا | بازدید : 3439 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام